نقد بازی Left Alive
نقد بازی Left Alive
نمیدانم باید از کجا شروع بکنم؛ سیستم فکری و ذهنیم به خاطر بازی کردن تازهترین ساختهی Square Enix یعنی Left Alive بهقدری بههم ریخته که توان مرتب کردن و تمیز دادن اطلاعات از خشم و انزجار را ندارم! همه چیز در ذهنم به خاطر شکل و شمایل شلختهی بازی درهم و برهم است. همین هم نظم دادن به اطلاعات توی کلهام برای یک پنبهزنی اساسی که پنبهدانهها را به آسمان هفتم بفرستد به کاری بسیار دشوار تبدیل کرده است! در ادامه با آخرین مقالات بازی و نقد بازی Left Alive همراه دنیای بازی باشید تا ببینیم چه میشود!
این نقد بعد از ۷ ساعت تجربهی «عذابآور» بازی Left Alive نوشته شده است!
به آشوب و بدبختی خوش آمدید!
زنده بمان!
بازی Left Alive، در جهان مجموعه بازیهای Front Mission اتفاق میافتد. مجموعهای که تم اصلیش سواری و اکشن با رباتهای بزرگ موسوم به «وانزر» Wanzer است. ولی Left Alive سبکی کاملا متفاوت دارد و یک اکشن سومشخص مخفیکاری است. قصه از این قرار است که در سال ۲۱۲۷ یک کشور خیالی به کشور خیالی دیگری حمله کرده است؛ (اسامی روسی زمخت کشورها را هر کاری کردم نشد بهخاطر بسپارم. در اینترنت هم بس که بازی ترکانده هیچ اطلاعاتی در این زمینه پیدا نمیشد!)
داستان بازی از دید سه شخصیت درگیر در جنگ که جزو کشور مدافع هستند روایت میشود؛ یک سرباز به نام میخائیل که همهی افراد گروهانش را از دست داده و بیشتر شبیه به شخصیتهای داستانهای عاشقانهی تین ایجری آمریکایی است تا یک سرباز پوست کلفت! یک زن پلیس به نام اولگا که وسط آن همه درگیری و بکش بکش، کاراگاه بازی درمیآورد. و نهایتا یک انقلابی آزادیخواه به نام لئونید؛ که سناریوی بهتری نسبت به دوتای دیگر دارد و به دنبال انتقام و فاش کردن توطئهای است که در وقایع قبل از جنگ گرفتارش شده بود.
کاراگاه اولگا در میدان جنگ به دنبال مدرک میگردد!
مُردی هم مُردی!
اولین چیزی که با شروع بازی دستگیرتان میشود، طراحی بسیار بد محیط و گرافیک از مد افتادهی آن است. مدلها خشک و بدون جزییات هستند. از آن بدتر انیمیشن شخصیت تحت کنترل شما است که خیلی قدیمی است و در زمان بازی کردن هم حسابی اذیت میکند. ولی این کمترین افتضاحی است که با آن روبرو خواهید شد؛ یا با بیانی کاملتر اولین افتضاح!
بازی از طراحی مرحلهی بسیاری بدی رنج میبرد که تکلیفش با خودش مشخص نیست! سازندهها وعده داده بودند که در بازی هم میشود مخفیکاری کرد و هم با روش اکشن جلو رفت؛ ولی طراحی بازی امکان هیچکدام از این دو روش را برای کاربر فراهم نمیکند که هیچ، تحمل هر دو روش گیمپلی را به عذابی جانکاه تبدیل میکند!
با آغاز بازی، متوجه میشوید که تمایل طراحان بازی به این بوده که مخفیکاری بکنید. اولین چیزی که با شروع بازی دستگیرتان میشود، طراحی بسیار بد محیط و گرافیک از مد افتادهی آن است.اصولا هر بازی مخفیکاری هم باید یک سری امکانات در اختیار کاربرش بگذارد تا بشود با کمک آنها بازی را پیش برد. ولی آیا بازی چنین ویژگی دارد؟ نخیر!
شما یک کلت دارید با مهمات خیلی محدود و یک سیستم ساخت و ساز بهشدت پیچیده با یک واسط کاربری بدشکل که برای خواندن جزییاتش باید چشمها را ریز و گردن را به سمت نمایشگر کج کرد! مشکل بزرگ دیگر این سیستم ساخت و ساز این است که متریال مورد نیاز برای کار کشیدن از آن را باید با خون و دل و وسط مخفیکاری کردن تهیه کرد.
قایم شدن داخل سطل آشغال از دستاوردهای مهم بازی است!
از طرف دیگر توزیع دشمن در نقشههای بازی به قدری غیر استاندارد است که برای اینکه بدون دیده شدن از بینشان عبور بکنید باید نامرئی باشید! توزیع دشمن در نقشههای بازی به قدری غیر استاندارد است که برای اینکه بدون دیده شدن از بینشان عبور کنید باید نامرئی باشید! یکی از روشهای رد کردن این شکل از مراحل در بازیهای مخفیکاری این است که مدتی منتظر باشید و الگوی حرکتی دشمنها را بسنجید و بعد حرکت بکنید. در این بازی چیزی به نام الگوی حرکتی استاندارد وجود ندارد؛ شکل چینش دشمنها بهشکلی است که همه روی هم همپوشانی دارند و قسم خوردهاند تا پشه هم از بینشان رد نشود!
به چنین شرایط عذابآوری، کمبود امکانات مخفیکاری مثل نبودن سلاح صدا خفهکندار، چاقو برای کشتن مخفیانه و سایر سلاحهای این شکلی را هم اضافه بکنید. در بیانی بهتر، انگار در حال مخفیکاری کردن با یک چوب خشک بیخاصیت هستید که باید از بین یک لشکر تا دندان مسلح به سلامت عبور بکند!
در حال دور زدن یک وانزر؛ حیف که نمیشود از پشت خفتش کرد!
از همه بدتر، هوش مصنوعی دشمن است به شکل ترسناکی نامتعادل است؛ مثلا اگر پشت دشمنی بخزید و حتی پشت سرش راه بروید، تا بر اساس الگوریتم حرکتیش برنگردد، متوجه حضور شما نخواهد شد (البته یکبار یکیشان برگشت و من را که روبروش چمباتمه زده بودم ندید!). از آن طرف اگر از فاصله ده متری بخشی از بدنتان از جایی که پشتش مخفی شدهاید معلوم باشد دشمن با تیزبینی غیرقابل باوری شما را میبیند. گلولههایشان هم همه بدون خطا به شما میخورد. به همین خاطر وقتی لو بروید تنها یک راه دارید و آن، فرار کردن و خزیدن پشت موانعی است که جلوی گلولههای بدون خطا را بگیرند. البته اگر توانستید فرار بکنید، دشمنها از سوی دیگر بام میافتند و بیخیال، سر پستهایشان برمیگردند و توهین سازندهها به شعور مخاطب را به اوج میرسانند!
این سرباز رو به یک دیوار از یک جنازه و جعبهی مواد خام کنارش مراقبت میکرد!
لو رفتن در این بازی آنقدر ترسناک است که باعث میشود نود درصد بازی را به شکل قوز کرده و چمباتمه زده حرکت بکنید؛ طوری که شمای کلی بازی در ذهنم به شکل یک سرباز، یک پلیس و یک زندانی فراری چمباتمه زده ثبت شده است! راستی یادم رفت بگویم که اگر وقت لو رفتن، وانزر یا تانکی نزدیکیتان باشد، آنها هم همراه با دوستان پیادهشان با گلولههای کالیبر گاوی، نورونهای عصبیتان را قلقلک خواهند داد!
سیستم ساختوساز بازی یا کاش فحش آزاد بود!
بیا باهم بمیریم!
بازی به واسطهی همین طراحی مرحلهی الکن و امکانات بیخودش که به درد مخفیکاری نمیخورند، یک شکست کامل است؛ ولی جشنوارهی افتضاحهای بازی هنوز تمام نشده است. علاوه بر اینکه میشود مراحل مخفیکاری را اکشن هم تجربه کرد (که اصلا توصیه نمیکنیم!) بازی مراحل اکشن خالص هم دارد و در جایی با دادن مهمات و تجهیزات به اجبار داستان، باید وارد فاز اکشن بشوید.
این لئونید است و مثلا خفنترین شخصیت بازی است. ولی جوری طراحی شده که انگار پوشک پایش کردهاند!
از آنجایی که سیستم شلیک و کنترل بازی هم مشمول صفت افتضاح و بد است و همانطور که گفته شد، هوش مصنوعی دشمن تعادل ندارد، این بخشها هم تبدیل به عذابی دو چندان میشوند؛ موج اول دشمنهای زبان نفهم را با یک خشاب کامل برای هر دشمن بکش! موج دوم و سوم را هم بیزحمت بکش! موج چهارم هم آمد؛ «قربون دستت زحمت اونم بکش!» مهمات تمام کردی؟ وسط درگیری دنبال مواد خام بگرد! بعد یک گوشه چمباتمه بزن و نارنجک و کوکتل مولوتوف بساز! آنها را به خاطر انیمشینهای اشتباه و تغییر مسیر ناگهانی دشمن و سیستم عجیب و غریب پرتاب از دست دادی؟ نگران نباش! دوتا یار غار همیشگی داری؛ بیل و لوله!
این اسلحه فقط قیافهاش خفن است. والا با هر خشابش فقط میشود یک دشمن را کشت!
حماسهی لوله و بیل!
لوله و بیل البته بهترین وسایل مخفیکاری بازی هم هستند و یک وقتهایی میشود خزید پشت دشمن و با بیل به جانش افتاد! لوله و بیل بهترین وسایل مخفیکاری بازی هستند! یک وقتهایی میشود خزید پشت دشمن و با بیل به جانش افتاد! البته باید دشمنی را انتخاب بکنید که کسی نزدیکش نیست. چون کشتن دشمن با بیل و لوله خیلی سر و صدا دارد و پروسهاش هم طولانی است و اینطور نیست که با یک فینیشر کار را تمام بکنید! باید سه یا چهار ضربه به او بزنید و وقتی روی زمین افتاد لوله/بیل را مثل شمشیر به بدنش فرو کنید!
ولی این لوله و بیل به مواقع تمام شدن گلوله هم به درد میخورند و صحنههایی حماسی ترتیب میدهند! واقعا رقتانگیز بود اگر کسی من را در حال کله معلق زدن در برابر سربازهای زره پوش تا دندان مسلح میدید! وقتی جاخالی میدادم و با این دو عزیز، به جان دشمنها میافتادم و وسط آن همه آشوب، همراه با فحش کش کردن سازندهها تمام سعیم را میکردم تا دسته را به دیوار نکوبم! حماسه از این گندهتر؟!
در حال به لوله کشیدن یک سرباز دشمن، تروفی مخفیکاری گرفتم!
اصلا ترکیب بیل و وانزر بیشتر آدم را یاد فیلمهای کمدی «مل بروکس» میاندازد و نشان از شوخطبعی سازندههای بازی دارد! این سازندهها آنقدر بلا گرفته هستند که سیستم چکپوینت و ذخیرهی بازیشان هم منطقی مثل کل بازی دارد! جوری که ممکن است بعد از یک ساعت چمباتمهکاری و فرو کردن لوله و بیل در زره دشمن با یک چرخش ناگهانیِ یکی از دشمنها، همه چیز خراب شود و برگردید به مکان ذخیرهی یک ساعت قبلتان و روز و روزیتان از نو شود!
اولگا بیل به دست گرفت و قبر خودش را کند!
وانزر، کوشکا و بدبختیهای دیگر!
بازی بر اساس همان سیستم اکشن زورکی، سوار شدن در وانزر را هم پیشکش میکند که در نگاه اول راه خوبی برای انتقام گرفتن از دشمنهای زبان نفهم بازی است. ولی معمولا سازندهها همیشه راهی برای گند زدن به حسهای خوب موقع بازی کردنتان پیدا میکنند. کنترل بسیار بد وانزر، در کنار جنگیدن با دو یا سه وانزر دشمن که از ناکجا آباد روی سرتان خراب میشوند، همان اعصابِ خورد وقت پیاده بودن و مخفیکاری با لوله یا اکشن زورکی تفنگهای بیخاصیت را به شما تحمیل میکند.
با دیدن آن سه علامت قرمز که میگفت «حالا تو این بلبشو جای یه هدف باید بری دنبال سه تا هدف!» فحشهایی دادم که هیچ کس بلدشان نیست و کائنات در لحظه یادم داد!
ولی هیچکدام اینهایی که گفتم توان برابری با ایدهی مریض «کوشکا» Koshka را ندارند! کوشکا یک هوش مصنوعی است که با شما صحبت میکند، راهنماییتان میکند و بخش مهمی از داستان را سر و شکل میدهد. ولی ای کاش داخل همان داستان میماند و پایش به گیمپلی و بخش شنیداری کوشکا پشت سر هم تکرار میکند؛ «The Enemy is Approaching» و هیچ راهی هم برای خفه کردنش جز Mute کردن تلوزیون وجود ندارد!بازی باز نمیشد. کوشکا یک سیستم اخطار دارد که وقتی دشمنی نزدیک شما است، شروع به هشدار دادن میکند. مشکلی در این وجود ندارد که یکی به شما اخطار بدهد، دشمن در نزدیکی است. ولی وقتی این اخطار، هر سه ثانیه یک بار تکرار بشود و تا از دشمن دور نشدهاید یا دشمن از شما فاصله نگرفته ادامه پیدا بکند، به سوهان روح تبدیل خواهد شد.
این را هم در نظر بگیرید که بازی مخفیکاری است و ممکن است شما مدت زیادی وسط دشمنهایی که نمیبینندتان گرفتار شوید. و بله! در تمام این مدت کوشکا پشت سر هم تکرار میکند؛ «The Enemy is Approaching» و هیچ راهی هم برای خفه کردنش جز Mute کردن تلوزیون وجود ندارد! فکر میکنم با فهمیدن این حقیقت، شما هم مثل من به این نتیجه رسیدهاید که سازندههای بازی واقعا آزار داشتهاند!
وانزر سواری دولا دولا!
تو برو من مردنیم!
بازی Left Alive ایدهی خوبی داشته و قرار بوده کاربر بر اساس طراحی مرحلهاش، بین حالت اکشن و مخفیکاری یکی را انتخاب و بازی را جلو ببرد. داستان هم پتانسیل خوبی برای روایت یک قصهی انسانی در میان آن همه خونریزی و زرهپوشهای بدون روح را داشته است. البته موسیقی تنها نکتهی خوب بازی است که آن هم دردی را از بازی دوا نمیکند. ولی همهی این خوبیهای معدود و پتانسیلهای بالقوه، بهخاطر طراحی مرحلهی شلخته و بد به یک فاجعه ختم شدهاند. از آن دست فجایع که با فحش دادن به مسببهایش هم رفع و رجوع نمیشود. چون آخر کار چنان گندی به اعصاب و ذهنیت آدم میزند که برای فراموش کردن خاطرهی تلخش یا باید توی این اوضاع، کلی پول بابت خرید بازی خوب داد تا بشورد و ببرد. یا باید رفت زیر لحاف و یک دل سیر گریه کرد! من راه حل دوم را انتخاب کردم!
- 21 مارس 2019
- ahadshirdel
- 9092657 بازدید
- بدون نظر
- دسته بندی : آخرین یادداشتها
- ایمیل
درباره نویسنده
ahadshirdel
ahadshirdel 33 نوشته در بازار اندروید ضیاءالصالحین دارد . مشاهده تمام نوشته های ahadshirdel
ahadshirdel 33 نوشته در بازار اندروید ضیاءالصالحین دارد . مشاهده تمام نوشته های ahadshirdel
نوشته های مشابه
دیدگاههای کاربران
کانال تلگرام سایت
اطلاع از آخرین اخبار بازار اندروید ضیاءالصالحین
صفحه اینستاگرام
آخرین تصاویر و ویدئو های بازار اندروید ضیاءالصالحین
اپلیکیشن اندروید سایت
دریافت آخرین نسخه از بازار اندروید ضیاءالصالحین
تقویم شمسی
ش | ی | د | س | چ | پ | ج | |||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
فروردین » | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |